مارگیر دوساله‌


    
    
       
    
در این‌ کره‌ خاکی‌، همیشه‌ اتفاقاتی‌ افتاده‌ که‌بشر را به‌ تعجب‌ وامی‌دارد. درست‌ مثل‌ این‌ اتفاق‌نادر که‌ گزارش‌ آن‌را به‌ صورت‌ کامل‌ خواهیدخواند، صحبت‌ از کم‌سن‌ و سال‌ترین‌ مارگیر جهان‌می‌باشد که‌ در استان‌ چهارمحال‌ وبختیاری‌زندگی‌ می‌کند، او تنها دو سال‌ سن‌ دارد، نامش‌(غلامرضا غلامی‌) است‌ که‌ باعث‌ تعجب‌رسانه‌های‌ گروهی‌ در جهان‌ شده‌ است‌. همه‌ این‌پرسش‌ را از خود می‌کنند که‌ چطور یک‌ بچه‌دوساله‌ می‌تواند، مارهای‌ سمی‌ را آن‌ هم‌ به‌صورت‌ زنده‌ شکار کند. این‌ اتفاق‌ باعث‌ شده‌ که‌خیلی‌ از آنان‌ چنین‌ مسئله‌ نادری‌ را دروغ‌ محض‌بدانند.
    
اما زمانی‌ که‌ نماینده‌ خانواده‌ سبز در استان‌چهارمحال‌ و بختیاری‌ از نزدیک‌ با (غلامرضاغلامی‌) برخورد کرد، عنوان‌ داشت‌: (برای‌ من‌هم‌ باورش‌ مشکل‌ بود، اما حقیقت‌ دارد چرا که‌این‌ پسر توانایی‌ صید ماهی‌ را از پدر خود (علی‌غلامی‌ ارجنکی‌) معروف‌ به‌ (مارگیر) به‌ ارث‌ برده‌است‌.
    
شاید از خود بپرسید که‌ صید مار زنده‌ به‌ چه‌درد می‌خورد و چه‌ حسنی‌ دارد و این‌ پدر و پسرچرا به‌ چنین‌ کاری‌ رو آوردند، پاسخش‌ کاملاروشن‌ است‌...زهر مارهای‌ سمی‌ کاربرد زیادی‌در علم‌ طب‌ دارد و بیشتر داروها و همچنین‌(سرم‌) از زهر این‌ نوع‌ مارهای‌ سمی‌ تولیدمی‌شود.
    
    
مجوز صید
    (
علی‌ غلامی‌) که‌ دارنده‌ مجوز صید مارهای‌سمی‌ و غیرسمی‌ از سازمان‌ محیط زیست‌ و مراکزعلمی‌ پژوهشی‌ ایران‌ است‌، نمونه‌هایی‌ ازخزندگان‌ نقاط مختلف‌ کشور را در اختیاردانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های‌ کشور قرار می‌دهد.این‌ فرد علاقمند به‌ محیط زیست‌ می‌باشد که‌ درزمره‌ ایثارگران‌ سال‌های‌ دفاع‌ مقدس‌ به‌ شمارمی‌رود، مشغول‌ پژوهش‌ بر روی‌ ویژگی‌های‌فیزیولوژیک‌ مارهای‌ سمی‌ ایران‌ است‌ و از طریق‌شبکه‌های‌ اینترنتی‌ با دیگر علاقمندان‌ به‌ حیاطوحش‌ ایران‌ و جهان‌ ارتباط دارد.
    
وی‌ با در نظر داشتن‌ خطر این‌ حیوان‌ وحشی‌ وخطرناک‌ می‌گوید: غلامرضا این‌ کودک‌ دوساله‌علاقه‌ وافری‌ به‌ مار و مارگیری‌ از خود نشان‌می‌دهد و مارها را به‌ عنوان‌ یک‌ هم‌بازی‌ برای‌خود انتخاب‌ کرده‌ است‌. زمانی‌ که‌ از پدر در موردارتباط غلامرضا با مارها می‌پرسم‌ می‌گوید:
    
غلامرضا با کارهای‌ عجیب‌ و خطرناکی‌ که‌ بامارهای‌ سمی‌ انجام‌ می‌دهد همگان‌ راشگفت‌زده‌ و انگشت‌ به‌ دهان‌ نگه‌ می‌دارد. به‌ طورمثال‌ وی‌ زیر گلوی‌ مار کبری‌ را می‌بوسد، به‌ مارکبری‌ و حتی‌ گونه‌های‌ خطرناک‌تر به‌ راحتی‌ آب‌و یا غذا می‌دهد و از این‌ عجیب‌تر و خطرناک‌ترخواهر غلامرضا که‌ فائزه‌ نام‌ دارد به‌ همین‌ شکل‌ بامارها ارتباط برقرار می‌کند.
    
غلامی‌ لوح‌های‌ تقدیر خود را از مراکز وارگان‌های‌ مختلف‌ از جمله‌ مرکز تحقیقات‌ پلاسمارا به‌ ما نشان‌ می‌دهد، از او می‌خواهیم‌ که‌ بیشتر ازخود برایمان‌ بگوید این‌ که‌ در کجا به‌ دنیا آمده‌ واز چه‌ زمانی‌ به‌ مارها علاقه‌مند شده‌ و این‌ که‌ این‌علاقه‌ را چه‌ طور به‌ فرزندان‌ خود منتقل‌ کرده‌، اوپاسخگوی‌ پرسش‌های‌ ما شد. وی‌ در پاسخ‌ به‌ این‌پرسش‌ها می‌گوید:
    
در سال‌ 1347 در روستای‌ ارجنک‌ از توابع‌استان‌ چهارمحال‌ و بختیاری‌ به‌ دنیا آمدم‌، در 21سالگی‌ ازدواج‌ کردم‌ و حاصل‌ این‌ ازدواج‌ هفت‌فرزند است‌ و از این‌ هفت‌ فرزند به‌ چهار فرزندهنر مارگیری‌ را آزموش‌ دادم‌ (سمانه‌، فائزه‌،غلامرضا و کودک‌ هشت‌ ماهه‌ام‌ به‌ نام‌محمدحسن‌) وی‌ ضرورت‌ وجود این‌ حیوانات‌ رابه‌ خاطر خواص‌ دارویی‌ سم‌ آن‌ها و همچنین‌کنترل‌ چوخه‌ جوندگان‌ و روند طبیعت‌ می‌داند،او همچنین‌ هزینه‌ نگهداری‌ مارها را بسیار سنگین‌خواند و افزود به‌ همین‌ منظور از طریق‌ دولت‌وام‌هایی‌ برای‌ پرورش‌ مار و نگهداری‌ آنها به‌ من‌پرداخت‌ شده‌ است‌.
    
    
نمایشگاه‌های‌ مار
    
با افتتاح‌ کردن‌ نمایشگاه‌های‌ مار در استان‌ها وشهرستان‌های‌ مختلف‌ کشور با هدف‌ آشنایی‌مردم‌ از گزش‌ مار، فواید مار، آموزش‌ کمک‌های‌اولیه‌ که‌ در اختیار مردم‌ گذاشته‌ می‌شود وهمچنین‌ صید مار و در اختیار گذاشتن‌ زهر آن‌ به‌مراکز داروسازی‌ و سرم‌سازی‌، علی‌ غلامی‌ امرارمعاش‌ می‌کند.
    
همچنین‌ وی‌ نیز برای‌ آشنایی‌ بیشتر مردم‌چندین‌ نوع‌ سی‌دی‌ و بروشور آموزنده‌ نیز دراختیار مردم‌ قرار داده‌ است‌، غلامی‌ در معرفی‌مارهای‌ ایرانی‌ افزود که‌ مارهای‌ سمی‌ و گزنده‌ایران‌ عبارت‌اند از افعی‌، گرزه‌ مار، جعفری‌،کبری‌، پیتون‌ و... فکر می‌کنید چنین‌ فردی‌ تاکنون‌توسط مارها گزیده‌ شده‌ است‌ یا نه‌؟
    
وی‌ از مارگزیدگی‌ خود نیز برایمان‌ می‌گوید:تاکنون‌ چهار بار مورد گزیدگی‌ مار قرار گرفته‌ام‌. به‌طور مثال‌ ماری‌ سمی‌ به‌ نام‌ کبری‌ من‌ را نیش‌ زدکه‌ با انتقال‌ سریع‌ به‌ بیمارستان‌ و استفاده‌ از داروی‌(پلی‌ والان‌) بهبودی‌ کامل‌ و سلامت‌ خود را به‌دست‌ آوردم‌ وی‌ در ادامه‌ می‌گوید: با توجه‌ به‌این‌ که‌ هشتاد درصد مارگزیدگی‌ داشتم‌ امانترسیدم‌، چرا که‌ نترسیدن‌ بیشترین‌ کمک‌ را به‌ فردمارگزیده‌ می‌کند هر چند که‌ می‌گویند مارگزیده‌از ریسمان‌ سیاه‌ و سفید می‌ترسد.
    
    
از ده‌ سالگی‌ مار می‌گیرم‌
    
وی‌ در ادامه‌ می‌گوید: بهترین‌ خاطره‌ام‌ آغازکار مارگیری‌ بود، ده‌ ساله‌ بودم‌ که‌ برای‌ بازی‌کردن‌ به‌ مزرعه‌ و باغ‌های‌ اطراف‌ رفته‌ بودم‌. درحین‌ بازی‌ کردن‌ متوجه‌ پرنده‌ای‌ شدم‌ و آن‌پرنده‌ را دنبال‌ کردم‌ تا به‌ داخل‌ تنه‌ درختی‌ رفت‌سپس‌ از درخت‌ بالا رفتم‌ و دستم‌ را داخل‌ تنه‌سوراخ‌ شده‌ درخت‌ فرو کردم‌ و به‌ خیال‌ آن‌که‌پرنده‌ مورد نظر را گرفته‌ام‌ آن‌ را بیرون‌ آوردم‌ ومتوجه‌ شدم‌ داخل‌ دستم‌ ماری‌ از نوع‌ پلنگی‌است‌، از ترس‌ مار را رها نمی‌کردم‌ و به‌ او خیره‌شده‌ بودم‌ و عجیب‌ این‌ که‌ مار هم‌ هیچ‌گونه‌آزاری‌ به‌ من‌ نرساند، همین‌ امر باعث‌ علاقه‌ من‌ به‌مار و مارگیری‌ شد.
    
پس‌ از این‌ که‌ مردم‌ روستا متوجه‌ این‌ امر شدندبه‌ سراغ‌ من‌ آمدند و از مار دیگری‌ که‌ در باغی‌ درهمان‌ روستا بود گله‌ و شکایت‌ داشتند و گفتند که‌اگر می‌توانی‌ بیا و آن‌ مار را هم‌ بگیر من‌ هم‌ که‌ ازاعتماد مردم‌ خوشحال‌ شده‌ بودم‌ رفتم‌ و آن‌ ماررا که‌ از نوع‌ افعی‌ به‌ طول‌ یک‌ متر و شصت‌سانتی‌متر بود گرفتم‌ و همین‌ امر باعث‌ مشهورشدن‌ این‌جانب‌ در تمام‌ روستاهای‌ اطراف‌ شد.پس‌ از چندین‌ بار صید مارهای‌ مختلف‌ بزرگ‌،روستاییان‌ به‌ من‌ لقب‌ (سلطان‌ مار) را دادند وپس‌از آن‌ مارهای‌ صید شده‌ را به‌ سرم‌سازی‌می‌فرستادم‌ به‌ همین‌ خاطر به‌ من‌ کارت‌ صید ماررا دادند که‌ تا امروز این‌ کار را ادامه‌ دادم‌...
    (
علی‌ غلامی‌) بجز برگزاری‌ نمایشگاه‌ وهمچنین‌ در اختیار گذاشتن‌ مارهای‌ صید شده‌ به‌شرکت‌های‌ تولید سرم‌ و دارو اقدامات‌ دیگری‌هم‌ در این‌ زمینه‌ انجام‌ می‌دهد که‌ به‌ قرار زیراست‌:
    -1
در مکانی‌ محفوظ به‌ تکثیر و پرورش‌مارهای‌ سمی‌ و غیرسمی‌ مشغول‌ به‌ کار می‌باشد که‌مجوز آن‌ را سازمان‌ محیط زیست‌ گرفته‌ است‌.
    -2
بافتن‌ فرشی‌ به‌ طول‌ یک‌ متر در یک‌مترونیم‌ که‌ در آن‌ از کرک‌، ابریشم‌ و خومه‌ استفاده‌شده‌ و در آن‌ چندین‌ نوع‌ مار به‌ شکلی‌ فوق‌العاده‌زیبا کار شده‌ است‌. وی‌ این‌ فرش‌ را به‌ همراه‌خواهرش‌ به‌ مدت‌ سه‌ سال‌ بافته‌ است‌.
    -3
از جمله‌ کارهای‌ سخت‌ و پرزحمت‌ ایشان‌می‌توان‌ به‌ درآوردن‌ اسکلت‌ مارپیتون‌ به‌ طول‌چهارمتر که‌ یک‌ ماه‌ به‌ طول‌ انجامید اشاره‌ کرد،این‌ اسکلت‌ را چندین‌ نمایشگاه‌ داخلی‌ و خارجی‌به‌ قیمتی‌ خوب‌ و بالا خواستار بوده‌اند که‌ وی‌ به‌آن‌ پاسخ‌ منفی‌ داد و آن‌ را در قابی‌ زیبا قرار داده‌است‌.
    -4
کشف‌ و صید یک‌ نوع‌ مار به‌ نام‌ (مارخال‌دار) که‌ آن‌ را به‌ نام‌ خود ثبت‌ نموده‌ است‌.
    
    
علاقه‌ فرزند دوساله‌ به‌ مار
    
غلامی‌ در مورد علاقه‌ غلامرضا به‌ مارها و صیدآن‌ می‌گوید: زمانی‌ که‌ من‌ به‌ پرورش‌ مارهامی‌پرداختم‌، غلامرضا را با این‌ کار آشنا کردم‌.یک‌ روز یک‌ مار بدون‌ زهر را در اختیار او گذاشته‌و به‌ او یاد دادم‌ که‌ گلوی‌ او را بگیرد و با مار بازی‌کند و به‌ نوازش‌ آن‌ بپردازد و غلامرضا هم‌ همین‌کار را انجام‌ داد همین‌ امر باعث‌ شد که‌ غلامرضادر مدت‌ چند ماه‌ با مارها آشنا شود، گرچه‌ تمامی‌جوانب‌ احتیاط را در نظر گرفتم‌...
    
در حال‌ حاضر غلامرضا به‌ راحتی‌ با مارهاارتباط برقرار می‌کند، ضمن‌ آن‌ که‌ باید بگویم‌،مارها موجودات‌ بسیار باهوشی‌ هستند و آنها هم‌ به‌راحتی‌ ارتباط برقرار می‌کنند، نظر من‌ این‌ است‌که‌ هر حیوان‌ را می‌توان‌ به‌ راحتی‌ رام‌ کرد،همان‌طور که‌ شیرها، ببرها و پلنگ‌ها را درسیرک‌ها و باغ‌ وحش‌ها می‌بینید که‌ به‌ راحتی‌ رام‌می‌شوند، حیوانات‌ خزنده‌ای‌ مانند مار هم‌ به‌راحتی‌ رام‌ می‌شوند، فقط کافی‌ است‌ در موردآنان‌ مطالعه‌ داشت‌ و بتوان‌ با آنان‌ ارتباط برقرارکرد. به‌ قول‌ معروف‌ فوت‌های‌ کوزه‌گری‌ است‌ که‌ما در مورد این‌ مارها به‌ کار می‌بریم‌ که‌ من‌ به‌فرزندانم‌ یاد دادم‌ که‌ پس‌ از من‌ همچنان‌ادامه‌دهنده‌ کار پدرشان‌ باشند...
    
وی‌ در پایان‌ می‌گوید: شاید خیلی‌ها بر این‌ کارمن‌ و خانواده‌ام‌ خرده‌ بگیرند که‌ این‌ دیگر چه‌نوع‌ شغلی‌ است‌، آیا درست‌ است‌ که‌ ما آنقدر بامارها انیس‌ شویم‌ و ارتباط برقرار کنیم‌؟ این‌ دیگرچه‌ نوع‌ علاقه‌ای‌ است‌؟
    
اما در پاسخ‌ باید بگویم‌ که‌ ما خود را با خطرمواجه‌ می‌کنیم‌ تا جان‌ هزاران‌ انسان‌ را نجات‌دهیم‌، ما به‌ فکر بیمارانی‌ هستیم‌ که‌ در بیمارستان‌خوابیده‌اند و آرزوی‌ بهبودی‌ دارند، ما به‌ فکرآنهایی‌ هستیم‌ که‌ دوست‌ دارند هر چه‌ زودتر به‌سلامت‌ کامل‌ برسند و این‌ آرزوی‌ همه‌ ما ایرانیان‌است‌. به‌ هر حال‌ باید اشخاصی‌ پیدا شوند که‌ زهرمار را در اختیار شرکت‌های‌ سرم‌سازی‌ وداروسازی‌ قرار دهند تا آنان‌ با ساختن‌ پادزهر به‌بیماران‌ کمک‌ کنند، حال‌ که‌ خداوند این‌ استعدادرا در اختیار ما گذاشت‌ تا بتوانیم‌ مارها را به‌راحتی‌ رام‌ کنیم‌، پس‌ چه‌ بهتر که‌ من‌ و خانواده‌ام‌از این‌ استعداد برای‌ سلامتی‌ افراد دیگر جامعه‌استفاده‌ کنیم‌.
    
http://www.ksabz.net/article.asp?AID=7326

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد